فصل رویش

فرزندم! پرسیده بودی، خدا کجاست؟ تو زمینه؟ و من جواب دادم: نه عزیزم، خدا همه جاست. روی زمین، آسمون، روی کوه و تو به من گفتی: مامان تو دروغ می گی، چون وقتی باهم به کوه رفتیم من خدا رو ندیدم و من در جواب گفتم خدا دیدنی نیست، خدا مثل نوره. سؤال عجیبی است. چرا می‌ گویم عجیب؟ برای این که من هم این سؤال را وقتی به سنّ تو بودم از پدرم پرسیدم. و پدرم برایم تعریف کرد که او هم این سؤال را از پدرش پرسیده؛ و پدر بزرگ من از پدرش ... این است که عجیب است. راستش را بخواهی این سؤال، سؤالِ همه‌ی فرزندان آدم است؛ و چه سؤال خوبی است. می ‌دانی چرا؟ حالا برایت می ‌گویم.
ادامه مطلب...

به جغدی بلبلی گفتا تو در ویرانه جا داری
من اندر بوستان بر شاخه سرو آشیان دارم
بگردان روی از این ویران بیا با من سوی بستان
ببین چندین هزاران سرو و کاج و ارغوان دارم
جوابش داد ای بلبل تو را ارزانی آن گلشن
مرا این بس که ویرانه، مأوی و مکان دارم
اگر ویرانه بد بودی چرا پس دختر زهرا
به ویران می نشستی که غمش آتش به جان دارم
گذشتم از گل احمر پس از مرگ علی اکبر
به دل، داغ غم ناکامی آن نوجوان دارم
تو بر سر، شورش شمشاد و یاس و ارغوان داری
من اندر لانه دل، داغ عباس جوان دارم

حدیثی از امام حسن عسگری (علیه السلام)
نحن کهف لمن التجا الینا (ما پناهگاه کسی هستیم که به سوی ما پناهنده شود) و نور لمن استبصربنا و عصمة لمن اعتصم بنا (و نور بینایی کسی هستیم که با ما ببیند و مایه پاکی کسی هستیم که به ما متوسل شده است) من احبنا کان معنا فی السنام الاعلی و من انحرف عنا فالی النار (کسی که ما را دوست داشته باشد در بالاترین درجه با ماست و کسی که از ما منحرف شده باشد جایگاه آتش جهنم است)
..........
کشف الغمه ج 2 ص 421

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه مسجد، مرد زمین خورد و لباس­هایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباس­هایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه مسجد و در همان نقطه، مجدداً زمین خورد. او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباس­هایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.در راه مسجد، با مردی که چراغ در دست داشـت برخـورد کرد و نامش را پرسید.
ادامه مطلب...

انسان در خط مقدم جبهه باشد، آسان‌تر از این ا‌ست که بتواند مال حلال به دست بیاورد.
امام صادق (ع) 

پس از عروج ملکوتی آیت الله بهجت و خاکسپاری ایشان در حرم مطهر حضرت معصومه (س) تا حدود دو ماه نشان خاص و ثابتی روی مزار ایشان موجود نبود و پس از آن هم یک صندوق چوبی با پوششی سیاه و پارچه‌ای روی قبر این عالم دینی قرار گرفت. بعد از مدتی نیز آن پارچه، با بنری که نقش محراب داشت و متنی توصیفی و عربی روی آن نوشته شده بود جایگزین شد.
اما سرانجام از طرف بیت آیت الله بهجت سنگی به ابعاد 80 × 180 پیشنهاد می‌شود اما در بازار سنگ این نوع سنگ بسیار کمیاب بود و نیاز به پیگیری‌های مداوم داشت؛ از سوی دیگر برداشت از وجوهات شرعی، برای تهیه سنگ مزار به هیچ عنوان مورد نظر بیت معظم له نبود و برخی دوستداران و شاگردان آیت الله بهجت، داوطلب پرداختی به میزان توانایی خود و چند نفری نیز داوطلب پرداخت کل وجه شدند.
ادامه مطلب...

عزیزان من!
رابطه با خدا را جدّى بگیرید. شما جوانید؛ به آن اهمیت بدهید، با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید. مناجات، نماز، نماز با حال و با توجّه، براى شما خیلى لازم است. مبادا اینها را به حاشیه برانید.
امام خامنه ای (مدظله) - 1377/02/22 

شهید گمنام "ایرج خـرم جـاه" به واسطه برنامه ماه عسل شناسایی شد، شهید گمنام "مجید ابوطالبی" بـه خواب مـادر آمد و شناسایی شد، شهید گمنام "محمد منتظری" بعـد از 28 سال پیـدا و شناسایی شد! شهدای گمنامی که نام و نشان را در بی نامی و گمنامی یافته اند از چه روی باز می گردند؟ چرا رخ نشان می دهند که ما هنوز هستیم، هنوز هستیم؟ چه بر سر ما می آید که شهدای گمنام به فریادمان می رسند؟ خدایا چه سری در این حکایت نهفته است؟
ادامه مطلب...

آیت الله مجتهدی تهرانی:
پیامبر خدا (ص) فرمودند: بنده نزد خداوند سه دفتر دارد. یعنی وقتی از دنیا میرویم سه دفتر جلوی روی ما میگذارند.
اول دفتری که مطالب آن قابل بخشایش نیست. "شرک به خدا"، اگر در حال شرک از دنیا رفته باشیم و توبه نکرده باشیم بخشیده نخواهیم شد، این را هم بگویم که ریاکاری، شرک خفی است و در این دفتر قرار میگیرد.
دومین دفتر، "حق الله" است که دیوان نماز و روزه های ماست. اگر بنده ای نماز خوان بوده یا نبوده و بعداً توبه کرده و نمازخوان شده، تماماً در این دیوان ثبت است. خداوند در این دفتر سخت گیر نیست یعنی در واقع این دفتر شامل ظلم هایی است که بنده به خود کرده است و نه دیگران، خداوند میگوید: به این خیلی اهمیت نمیدهم چون به دیگران که ظلم نکرده ای، حالا هم که پشیمانی و توبه کرده ای من هم قبول میکنم و سخت نمیگیرم.
ادامه مطلب...

دعـا پشـت دعـا بـرای آمـدنت
گناه پشت گناه دلیل نیامدنت
دل درگیر میـان این دو انتخاب
کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت!